سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم از خدا بترسید که چه بسیار آرزومند که به آرزوى خود نرسید ، و سازنده‏اى که در ساخته خویش نیارمید ، و گردآورنده‏اى که به زودى گردآورده‏ها را رها خواهد کرد و بود که آن را از راه ناروا فراهم آورد ، و حقى که به مستحقش نرساند ، از حرام به دست آورد و گناهش بر گردنش ماند . با گرانى بار بزه ، باز گردید ، و با پشیمانى و دریغ نزد پروردگار خود رسید . « این جهان و آن جهان زیانبار ، و این است زیان آشکار . » [نهج البلاغه]
 
یادداشت ثابت - پنج شنبه 94 دی 11 , ساعت 11:22 صبح

  9 دی نور ایمان منجلی بود

  9 دی ذکر لبها یا علی بود

9 دی روز مرگ اهل فتنه

9 دی روز بیعت با ولی بود

×××

نماد صبر و عزت بود آن روز

شکوه استقامت بود آن روز

تمام نقشه ها شد نقش بر آب

تجلی بصیرت بود آن روز

×××

9 دی روز حق، روز خدا بود

شکوه غیرت اهل ولا بود

دم «یا لیتنا کنّا معک» داشت


یادداشت ثابت - پنج شنبه 94 دی 11 , ساعت 11:17 صبح

سال ها بود که زمین در حسرت باران حیاتبخشی می سوخت و درمان تشنگی، سیاهی

و تیرگی خود را از آسمان آبی انتظار داشت. سال ها بود که زمین به کویر خشک تعصبات

و عقاید باطل و مرداب خرافات، تبدیل شده بود که ناگاه در شبی فراموش نشدنی، باران

رحمت الهی شروع به باریدن کرد و زمین تشنه را سیراب ساخت و گُلی زیبا، به نام

محمد مصطفی(ص) در کویر حجاز، شکوفا شدآری با تولد او، کویر جهل و تعصب

به بوستان مِهر و تفکر تبدیل شد. آن پیام آور الهی، در شهر مقدس مکّه و در خانواده ای

 مؤمن و خداپرست، در شب 17 ربیع الاول به دنیا آمد و جهانِ هستی را با وجود مبارک خود، م

نوّر کرد .آن شب آسمان مکّه ستاره باران شده بود و ساکنان عرش ملکوت برای تحویل دادن

امانت خود به زمین آمده بودند. در همان زمان کنگره های کاخ کسری فرو ریخت و آتشکده های

 فارس به خاموشی گرائید و پی آمد این تولد شیاطین و طاغوت ها گریختند و بت های جاهلی

 یکی پس از دیگری سقوط کردند. نور ایمان به سراسر دنیا تابید و پیام اسلام در قلب ها نفوذ کرد

و بشر از چنگال ظلم و جهل، نجات یافت.آسمان ها و زمین امشب نورباران است. بر لب عرشیان

 از شوقِ گل، عشق و سرور جاری است. زمین، گل باران وفضا سرشار از عطر مشک و عود

است. شهر مکه، میلاد آخرین سفیر الهی، رسول حق و رحمت را انتظار می کشد؛ آن که نقش

نگین انبیا است. ناگاه در این فضای پر از عطر و نور، خداوند دسته گلی را به آمنه عطا نمود و

زمین و فلک غرق سرور و شادی شد و ملائکه فوج فوج برای عرض تبریک به زمین آمدند.

 

 


یادداشت ثابت - شنبه 94 مهر 19 , ساعت 11:35 صبح

  مراسم چاووشی‌خوانی همزمان با آغاز ماه محرم درصغاد با حضور هیئات مذهبی و

 اقشار مختلف مردم برگزار می شود

   یکی از سنت‌های قدیمی که هر ساله در آستانه فرارسیدن ماه محرم در شهرهای مختلف

 به اجرا می گردد سنت چاووشی‌خوانی است، این حرکت اصیل نه تنها یک آیین مذهبی

 و قدیمی است بلکه روایتی از فرهنگ مردم برای جاودانه ماندن حماسه عاشورا و

 یادمانی برای با خبر کردن مردم از فرارسیدن ایام عزاداری حسینی است.

 با آهنگ حزین  طبل و شیپور و سنج دل‌های عاشق و شیدای امام حسین(ع) را به لرزه

درمی آورد و چشمان منتظران محرم را نمناک می کند.

در این آیین سنتی که قبل از فرارسیدن ماه محرم برپا می‌شود، کاروانی در شهر‌ها

و روستاها به حرکت در می‌آید و آمدن محرم را با ذکر اشعاری حزین به مردم خبر می‌دهد.

این حرکت اصیل چند سالی است در شهر صغاد با شکوه و عظمت خاصی برگزار می‌شود

و آیین چاووشی‌خوانی را زنده نگه داشته شده است.

امسال نیز در روز سه شنبه بیست ویکم مهر ماه این مراسم آیینی

از مقابل حسینیه جنت الزهرا بطرف حسینیه قدیم برگزار می گردد.

 


یادداشت ثابت - دوشنبه 94 مهر 14 , ساعت 8:50 صبح

      نزدیک محرم است سینه زن خواهم شد

 


                       مجنون عزای بی کفن خواهم شد

 


                              کوری دو چشم هر که منکر باشد

 

                                       امسال دوباره گریه کن خواهم شد


یادداشت ثابت - یکشنبه 94 مرداد 19 , ساعت 9:36 صبح

نامش جعفر است و لقبش صادق، که به صدقش ملائک گواه بودند.

او کوثری بود که هر که از زلال حکمتش نرسید حکیم شد و هر که

بر کرانه عرفاتش قدم نهاد، مجنون شد، خطیبان، به بیان او

خطبه‏ خوان شدند؛ هم او که به فرداها روشنی داد، و انسان‏ها را از جهل

رهانید، امشب در سکوت شب، بر صادق آل محمد می‏گریم و بر غربت

او اشک می‏ریزم. امشب تا سپیده ‏دمان، هق هق گریه ‏ام و فریادم

را با پیک اشک و عشق به بقیع خواهم رساند

کوچه‏هاى مدینه هنوز هم یاد تو را دارند و داد مظلومیتت را سر مى‏دهند.

خاک بقیع، مناجات‏هاى شبانه‏ات را فریاد مى‏زند و سنگ‏هایش

اشک خشکیده‏ات را به تفسیر مى‏کشند. اینجا هنوز هم بوى

کلاس‏هاى با صفایت را دارد. هنوز هم درس و مدرسه با یاد تو

شروع مى‏شود. دیوارهاى مدینه با یاد دست نوازشگر تو بر سر

یتیمان، ساز یارى مى‏نوازند و به جاى بازوان پرتوانت، تکیه‏گاهى

براى گریستن عاشقان مى‏شوند. وقتى نسیم صبح وزیدن

مى‏گیرد، صداى «ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوة»

عارفانه‏ات به گوش مى‏رسد.منادى هنوز هم با غمى به بلنداى

آسمان فریاد برمى‏آورد که به جرم پاسدارى، پایه گذار

مذهب و الگوى عدل صادق آل محمد (صلى‏الله‏علیه‏وآله) را کشته‏اند...

در تقویم این تاریخ پر فراز و نشیب، حزن انگیزترین روزها، روز

شهادت است. آن هم درمکانى چون مدینه و در کنار قبر یغمبر،

اشک‏ها مجال بهانه ندارند و بر کویر گونه‏هاچون باران بهارى مى‏بارند.

عشاق، کوچه‏ها را یک به یک پى غمخوارمى‏گردند. مى‏خواهند

 صاحب شب را پیدا کنند. مى‏روند و مى‏روند، تا دیوارهاى بقیع

تکیه گاه خستگى‏شان گردد. بوى غمِ مظلومیت تمام آسمان

مدینه را در خود غرق نموده.او که مدرس توحید مفضل بود،

بعد از امیرالمؤمنین (علیه‏السلام)بهترین ادله عقلى را به یادگار گذاشت.

 آرى او، امام جعفر صادق(علیه‏السلام)، امام عشق و آزادى، حال دیگر

 در بقیع همیشه خاموش، آرمیده است. بیا! بیا امشب خود را

در مدینه ببینیم؛ پشت پنجره‏هاى مشبک بقیع. هواکه تاریک مى‏گردد،

 مدینه روشن است. امشب در کوچه‏هاى مدینه خانه‏اى آتش گرفته است.


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ