سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جوانمردى مهرآورتر از خویشاوندى است . [نهج البلاغه]
 
یادداشت ثابت - چهارشنبه 93 آبان 29 , ساعت 2:18 عصر

دشت‏های سرسبز عرفان، خوشامدگویِ اشراقِ پیشانی‏ات هستند و ما به همایشی از

 درختچه‏های تبسّم و امید و تغزّل دعوت شده‏ایم.آمده‏ای و تنها با اندوخته‏ای از دعاهای

 تو به تماشای بقیه‏ای از جهانِ فرتوت می‏توان رفت، فاصله‏های پوچ را پر کرد،

 خویش را از دغدغه و تشویش خالی کرد. باید تبریک گفت: امّا تبریک همیشه

 درختانِ اندیشه چه حاصلی دارند، وقتی ایمانی از نو نیاورده باشند به برگ برگِ

صحیفه ات؟صحیفه تو شهد سجده‏هایت را در ذائقه تلخ ثانیه‏های دنیوی می‏ریزد

کلمات برافراشته از صبح لبانت، صدمه‏هایِ پسینگاه غربت انسان را مرهم است.

 تمامیِ دلهره‏های برآمده از عصر تجمّل و دود را عبارات گرانقدرت به آرامشی ژرف و

 مقدس گره می‏زند.گاهی که از فاجعه‏های مردافکن، نستوه و بی‏گلایه باز می‏گردی،

تازه روزگار به دردهای حقیر خویش پی می‏برد؛ تازه در می‏یابد که برای از تو گفتن

هر چقدر وقت بگذارد، کم است.صدایی از استواریِ سکوتت محکم‏تر نیست،

ای پیام سبز آتش‏زا.این تنها صلابت در گفتار توست که دل سنگ و سنگدلان را نرم می‏کند.

 آمده‏ای تا در متن آوارگی خویش، به کج فهمان شام و هم‏آغوشانِ شب سامان بخشی

که این بخشی از رسالت عظیم توست.یا زین العباد علیه‏السلام ! کسی به استعداد ایمانت

و توانایی پارسایی‏ات آگاه نیست که کافی است با لبخندی از روی اراده، کاخ شام ستم را در

 هم شکنی و با اشاره‏ای، قصر شب را فرو ریزی.سفیهانِ نسنجیده در گفتار،

تو را بیمار خوانده‏اند و حال آن که خودِ این بیمارْدلان، محتاج نیم نگاهی از

 تواند تا شفا یابند.

السلام علیک یا علی بن الحسین علیه‏السلام



لیست کل یادداشت های این وبلاگ