یادداشت ثابت - شنبه 93 تیر 22 , ساعت 10:56 صبح
دروازه های آسمان گشوده میشود و زمین، در ستاره باران میلادی بزرگ، به هلهله مینشیند
در نیمه راه برکت خیز رمضان، رایحه شکوفه های یاس است که کوچه های مدینه را آکنده است.
حسن علیه السلام با چشمانی علوی میآید و افق، رسیدن ارجمندش را دف میکوبد.صدای آمدنش،
طنین مهربانی و کرامت است شانه های صبورش را زمین به تجربه مینشیند؛
آنچنانکه سمفونی سکوتش را.او با نگاهی از جنس باران میآید و آبهای آزاد جهان،
ماهیان تشنه دلش را میزبان میشوند.هرگز غروب نمیکنی کوه یعنی تو؛ ولی تو را نادیده انگاشتند
و تحمل بیپایانت را بیشرافتان تاریخ، اینچنین به جولان نامردمی کشاندند.آسمان، تویی که وسعت دلت،
زبانزد آبهای زمین است.ای فرزند حماسه و رأفت! تو آن بهاری که دستان خون ریز خزان را یارای به
خاک ریختنت نیست. جاودانه ای؛ آن گونه که عشقخواهی تنید؛ آنچنان که باران، رگهای خاک را.
ایمان داریم که طلوع مبارکت را هرگز غروبی نیست.ای حسن بینهایت!از بازوان حیدری علی علیه السلام ،
تا لبخندهای معطر فاطمه علیهاالسلام نور ابدی توست که کوچه های جانمان را روشن کرده است.
آسمان در آسمان، سپید پرواز توست که اینچنین، قفس ستیزمان کرده است.
ای حسن بینهایت! طراوت پندارت را با کدام گلستان بگوییم که شکفته نشود؟ وقار نگاهت را با کدام کوه
بگوییم که سر به تعظیم، خم نکند؟! تو از گفتگوی مهتاب آمده ای؛ با کلامی که خورشید میپاشد.
در معطر صدایت، نفس تازه میکنیم و آینه های حضورت را به استقبال، شکوفه میپاشیم امشب کائنات در
هوای سیب شناورند، حالا هر کس یک جرعه از این عطر آسمانی میخواهد؛ هرکس میخواهد کفشهای
نسیم را بپوشد و یک سبد سلام و صلوات با خودش بیاورد .امشب شبِ نزول عطر سیب و بالِ فرشته است
همه میدانند، قدر امشب کم از شب قدر نیست. امشب در خانه فاطمه علیهاالسلام کودکی به دنیا میآید؛
کودکی که آمدنش، آسمان را به زمین میآورد.
نوشته شده توسط نادر قنج علی | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ