درختان غزل، پیراهنی از تصنیف پوشیدهاند.
چهره پروانههای احساس، گل انداخته است. بوی عشق همه جا را متبرک کرده است.
عقربهها، به مهمانی خنده رفتهاند .
اینک، «رجب»، ماه بشارت است و سرشار از فضایل الماسگون.
امروز، پنجرههایی رو به بیکران احدیت باز میشود و دریاها، صفبهصف،جاموصلمینوشند.
دستهای نیازمندان، آستانی مییابند لبریز از استجابت .
همه آنچنان سپید شدهاند که از رنگ طلوع هم پیشی گرفتهاند.
امروز، چشمههای ازلی، در مصراع نگاه شاهدان تقّرب جاری است.
روز اهدای عشق همیشگی به زمین است. با یک گل، بهار میآید و سرسبزی فراگیر میشود.
منظومههای روحنواز شاعران، چه به موقع رسیدهاند ؛ با تنپوشی از تصنیف!
دل را بردار تا هرچه سریعتر، خود را به هلهله کائنات و جشنی که برپا شده است برسانیم.
امشب در آسمان غوغاست و فرشتگان بین زمین و آسمان در رفت و آمد و فضا،
آغشته به عطر بهشتی ، گلهای سرخ محمدی
امشب زمین به آسمان چسبیده ، یکی شده ، همه جا غرق نور و صفاست و مرکز نوراز
عرش به کعبه آمده و این خانه مرکز ارتعاش نور الهی شده و ملائک نیز به دور کعبه در حال طواف .
و ناگهان انفجار نور، زمین و زمان و آسمان را در بر میگیرد و صدای هلهله ی شادی
فرشتگان و ملائک همه جا طنین می افکند، آری صدا، صدای کودکیست که از درون کعبه
بگوش میرسد و آبشار نورازآسمان بطرف زمین خط سبز رحمت میکشد و
بعد علی می آید تا رحمت بیاید.
علی می آیدتا عدالت بیاید تاحوض کوثر فوران کند و می آید تا ختده برلبان محمد(ص) شکوفا شود.
و اینگونه علی آمد ، از اعلی آمد تا آب زلال و پاک الهی برکویر تشنه عدالت، برزمین بارور شود.
و علی آمد تا مرکز ثقل شود، مرکز ثقل یازده پاک مرد سبز علوی ، سرخ محمدی تا قیام قیامت .
وعلی آمد تا هر بت و بتخانه ای ویران شوند و شیاطین جن و انس شرمنده از جسارت .
و علی آمد تا سرچشمه هدایت ، ولایت ، سعادت انسان در زمین شکل بگیرد، جاری شود.
و علی آمد تا عدالت بیاید ، مهر، محبت بیاید و مظلومان تاریخ جان بگویند، جان بگیرند.
و امشب ملائک آسمان پر به وجود علی اعلی میسایند .
و امشب تنها شبی است که اشک یتیمان و مظلومان تاریخ، اشک شور وشوق و عشق است .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ