سلام بر ماه رجب، ماه پیوند بندگان با معبود مهربان، ماه بارش باران مهر و
محبت الهی، ماه رسیدن به سر منزل مقصود، و ماه اُنس شب زندهدارانِ همیشه بیدار
با محبوب و معبود بیهمتا.
سلام بر هلال رجب که آمدنش مژده پایان اندوه است و بدر آنْ یادآور تولد ماه تمام،
امامِ هُمام و حیدر کرّار و پایانشْ نوید رهایی بشر از جهل و نادانی، شکوفایی اخلاق انسانی،
بعثت آن بزرگْ مردِ تاریخ برای همیشه زمان.
سلام بر بهار مناجات و بندگی. سلام بر نجوای شبانه اهالی رجب. سلام بر شبهای رجب
که پذیرای زاهدان است و سلام بر روزهایش که میزبان عاشقان وصال الهی است
و سلام بر لحظه لحظه رجب که شاهد ذکرِ ذاکران است.آری صدای پای رجب صدای
دیر آشنایی از آن سوی ملکوت می آید. صدای هلهله و شادی آسمانیان. صدای دعوت
و بشارت. طنین آواز ملکوتیان است. پیغام دعوت آورده اند و تمام ذرّات هستی را
به میهمانی می خوانند.صدای پا می آید.صدای پای مبارک نیایش و مناجات.
صدای پای آمرزش و بخشش. پیداست که میهمانی برپاست. میهمانی ای از جنس نور
و عشق و حضور.از جنس نوشدن.صدا می آید.صدای روح بخش و قدسی ماه رجب.
صدای جوشش چشمه ی مهربانی ها و بخشش ها.چشمه ای گوارا و سفید،
به پاکی و سفیدی دل های دست نخورده ی کودکی هایمان؛ دل های خط نخورده و
بی تکلیف. چشمه ای شیرین، به شیرینی عسل خوش گوارای بندگی و عبودیّت
خوان گسترده ی رحمت الهی همه جا در برابر عالمیان گشوده شده است.
همه ی ذرّات تشنه ی دیدارند. با حضور در چنین لحظه ها و دقایق نورانی،
چگونه در غبار لحظه ها ساکن شویم و با بوی ماه رجب همراه نگردیم؟
چگونه این فرصت و این دم را غنیمت نشماریم؟
لل
لیست کل یادداشت های این وبلاگ