خدا ایمان را واجب کرد براى پاکى از شرک ورزیدن ، و نماز را براى پرهیز از خود بزرگ دیدن ، و زکات را تا موجب رسیدن روزى شود ، و روزه را تا اخلاص آفریدگان آزموده گردد ، و حج را براى نزدیک شدن دینداران ، و جهاد را براى ارجمندى اسلام و مسلمانان ، و امر به معروف را براى اصلاح کار همگان ، و نهى از منکر را براى بازداشتن بیخردان ، و پیوند با خویشاوندان را به خاطر رشد و فراوان شدن شمار آنان ، و قصاص را تا خون ریخته نشود ، و برپا داشتن حد را تا آنچه حرام است بزرگ نماید ، و ترک میخوارگى را تا خرد برجاى ماند ، و دورى از دزدى را تا پاکدامنى از دست نشود ، و زنا را وانهادن تا نسب نیالاید ، و غلامبارگى را ترک کردن تا نژاد فراوان گردد ، و گواهى دادنها را بر حقوق واجب فرمود تا حقوق انکار شده استیفا شود ، و دروغ نگفتن را ، تا راستگویى حرمت یابد ، و سلام کردن را تا از ترس ایمنى آرد ، و امامت را تا نظام امت پایدار باشد ، و فرمانبردارى را تا امام در دیده‏ها بزرگ نماید . [نهج البلاغه]
 
یادداشت ثابت - شنبه 93 فروردین 10 , ساعت 10:59 صبح
 حضرت زهرا(س) نخستین شهیدی‌است که در راه قیام علیه
 باطل به شهادت رسید
از خلقت فاطمه زهرا(س) تمام زن‌ها حرمت و آبرو یافتند
از تو برایمان تسبیحی به یادگار مانده که پس از هر
 نماز به آسمان می‌برَدِمان چگونه تو را زخم زدند که
رخ از تمام اهل زمین پنهان کردی یا فاطمه؟
در بهاری غریبانه هرچند، لاله‌ها بی‌تو در خون نشستند بعد تو
 یازده سرو سرسبز هفت پشت خزان را شکستند
چگونه گریه‌های فاطمه(س) عرش را به لرزه می‌انداخت،
 ولی مردمان غافل شهرش را از خواب بیدار نکرد؟
زخم‌هایی که بر پیکرت زدند، کمترین رنجی بود که در این
 دنیا کشیدى درد تو از زخم دیگری بود
دامنت را رها نمی‌کنم وگرنه سر از دامان گمراهی درمی‌آورم.
شهادت تو آغاز شهادت‌های پی‌در‌پی تاریخ بود
فاطمه(س)، رایحه بهشتی‌است که مشام کفر
هرگز او را نخواهد شنید
وغروب، بر گستره خانه‏های ناهموار مدینه، سایه می‏افکند؛
 غروبی سیاه‏ترو وحشت انگیزتر از پیش، غروبی که
رنگ غربت داردو داغی که بر سینه تاریخ، حک شد و
خورشیدی که تلألو خویش را از خفتگان تاریکی برچید.
کسی که دریای وجود خویش را بستر پاکیزگی خلایق
 کرده بود و خیره در چشمش، آفتاب به نظاره می‏نشست،
 راه سفری دور در پیش گرفت. با هر طلوعش، دنیا از شانه‏های
 دردآشنایش سرازیر می‏شد و آسمان به زیر گام‏هایش جا گرفت
عفت، گوشه‏نشین مکتب بانویی بود که حتی از
نابینا، روی می‏گرفت.آری! او که در شأنش چنین سروده‏اند:
چون نور بود؛ آن‏سان که برای دیدنش،
 چشم لازم نیست؛ از این‏رو بود که از نابینا هم روی گرفت
 اما برجسته ترین فضلیت در زندگی زهرای اطهر(س)
حمایت بی دریغ حضرتش در دفاع از مقام ولایت
علی بن ابی طالب(ع) است و تحمل آن همه سختی ومصیبت
 و دردو رنج در طول دوران زندگی کوتاه ولی پر برکت و ایراد
خطبه های روشنگرانه و حتی سکوت و خاموشیش،همه و همه،
 در این راستا قرار دارند و این پایداری و شکیبایی تا
سر حد شهادت ادامه یافت و به حق،می توان آن وجود قدسی
 را شهیده سنگر امانت نامید.
 


لیست کل یادداشت های این وبلاگ